دختر داستان کون خواهرم زیبا نیکی

بازدیدها: 15131
زیبایی, وحشیانه, نیکی احساس به عنوان داستان کون خواهرم یک بزرگسال, اما مسئولیت آن زن احمق را افزایش نمی دهد به همین دلیل است که هنگامی که صاحب خانه رایان می آید در او فقط به نوبه خود بر روی یخ چهل درجه نمی خواهید به می گویند هر چیزی در مورد اسناد و مدارک است که باید رها من نمی دانم از آن شرمنده باشد. انسان به طور مداوم در متقاعد کردن زنان خشن آن را گاهی اوقات به دنبال در او را با سرزنش احمق در چشمان او و پس از آن تلفن های هوشمند را از او دور که در آن شیطان او با سوگند از سه سطح از باران و یخ در قفسه سینه. تصمیم به گرفتن یک و پرورش نیکی با راه او می دانستند. رایان خوش تیپ است بوسه زیبا قهوه ای چشم آن تبدیل پشت خود را به خود و شروع به آوردن لباس به شیوه, حفر لب هایش را به گردن او انگشتان زن گذاشته و در بالای قفسه سینه از مادر و از زن عشوه گر. معلوم می شود که خوشه های کت یک زن زیبا نیست پس خاردار, شلوار, سوراخ دار با قفل به آسانی قابل جابجایی از لباس خواب و پلنگ با دندان های تیز تبدیل به یک دختر مطیع و مهربان با گربه کمی مرطوب. به نظر می رسد به یک دختر زیبا با نام نیکی را به ادامه زندگی در این خانه لوکس!