تازه ازدواج کرده خریداری یک خانه زیبا, بدون مشخص کردن با یک مشاور املاک به دلیل زیرزمین درب قفل شده است. در اواخر شب سر سكسى كون خانواده دنی دی شروع به داشتن رویاهای بد زن صدای زمزمه صدا و خواست او را به پایین می آیند. تمام خانه احاطه شده توسط دود نیست بوی عجیب و غریب, چراغ شروع به چشمک زدن عجیب و غریب. مردی که بی باک برداشت یک شب نور پوشیدن دمپایی و با عجله به زیرزمین برای پیدا کردن آنچه که باعث ناراحتی او. یک عکس از آن نفوذ هر استخوان با ترس: در وسط اتاق ایستاده بود و یک جعبه, روشن شمع شعله های سبز براق بیرون آمدن از او و در مک چوب وجود دارد که بدن مومیایی. ناگهان بدن باستان به زندگی, تغذیه توسط جادوها سحر و جادو از طلسم کتاب از آن معلوم است یک زن که آیا یک مرد برای چندین هزار سال است. او بلافاصله وعده داده شده به خورد و, خنده دار ترین, یک مرد متاهل بود که به طور کامل در مورد همسرش که خواب در طبقه بالا!