دختر ایستاده در ایستگاه اتوبوس با این امید که او ترجیح میدهد برای سوار شدن به اتوبوس. او خرد شده تا خسته چرا که طی سه روز خواب دقیقا یک ساعت است. او در عجله آمدن به خانه از یک حزب که در آن تمام دوستان خود را در بسیاری از شروع به طور تصادفی با مردم است که عملا ناشناخته و رفتار مانند یک ارزان, شلخته. به نگاه بسیار جذاب به طوری که یک راننده تاکسی که تصمیم به بمب گذاری در خیابان های شهر در یک روز خاموش که هفته نمی تواند عبور. یک مرد از قلب خوب است که موفق به متقاعد کردن مورد علاقه خود را به نشستن در ماشین با او وعده یک تخفیف خوب برای کرایه. در روند برقراری ارتباط با یک مسافر یک مرد رشد کرده است می توانید اطلاعات زیادی در کونهای جدید مورد یک اسفنج مرطوب از جمله فقدان یک دختر و جنسیت است که انجام شده توسط برای چند ماه. با خیلی اطلاعات مفید از راننده تاکسی می تواند تنها متقاعد کردن مشتری به چیزی از شرم - چمباتمه زدن به سرعت در کنار جاده در ماشین خود را که جادار است.